با عرض معذرت!!!
7 آذز 1392 پسر نازم جونم واست بگه که آخر سر اسم نازت شد: رادمهر آخه روز چهارم تولدت بود که با مامان اعظم و بابا رفتیم واسه آزمایش غربالگری! بعد از اون تصمیم گرفتیم که اسم شما رو نذاریم یونا! اینا مکالمات من و مسئولای بهداشت: مسئول بهداشت: اسمش کوچولو چیه؟ من : یونا ضیایی م ب: چی: من : یونا م ب: یونان؟؟؟؟ من با عصبانیت: یووووووونننننننناااااا م ب: آهان. یونا اون یکی مسئول بهداشت: نام: من: یونا ضیایی م ب: یونا؟؟؟؟؟ دختره یا پسر؟؟؟؟ من با عصبانیت و غصه: پسر اون یکی مسئول بهداشت: نام: من : یونا م ب: یونا؟ معنیش چیه؟ من : هدیه خدا م ب: ج...