دریاچه خلیج فارس
٣٠ فروردین 1393 پسرکم این اولین گردش سال 93 ما بود . روز پنجشنبه 28 ام بعداز ظهر که با بابا وحید رفتیم چیتگر و دریاچه. هوا خوب بود اما کمی سرد بود. ماه تقریبا کامل بود و منظره واقعا چشم نواز بود. شما نیم ساعت اول توی کالسکه نشستی وقتی هم که ما داشتیم شام می خوردیم شما با دستبند من مشغول بازی بودی. اما موقع برگشتن دیگه خسته و گرسنه شده بودی و توی کالسکه نموندی و بابایی مجبور شدن شما رو بغل کنن. منم که کالسکه می روندم. در جمع خوش گذشت زندگیم... همیشه با بودن شما بیشتر خوش می گذره. همیشه موقغ فلاش زدن دورین چشمات بسته می شه . ما هیچ عکسی با چشمای باز توی شب نتونستیم از شما بگیریم آخه پسری ...