رادمهررادمهر، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
آرتامهرآرتامهر، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

رادمهر...آرتامهر.....دوفرشته زمینی ما

@photo.Radmehr پیج عکاسی مامان سحر

اولین دسدسی

1393/5/25 13:38
نویسنده : سحر
3,373 بازدید
اشتراک گذاری

4 شهریور 1393

پسرک نازم

چند وقتی بود که داشتم همش بهت یاد میدادم که دست بزنی... اماشما همش با تعجب به دستام نگاه می کردی.. بعدش دستای خودتو میزدم به همدیگه تا تکرار کنی... شاید حدود یک ماهی بود که این کارو می کردم.

خلاصه یه شب از اون شبایی که بیخواب می شی و توی تختت باید یکی دو ساعت باهات بازی کنم تا بخوابی... شب یازدهم خرداد ماه 93 بودکه شما هشت ماه و یک هفته داشتی.

داشتیم طبق معمول بازی می کردیم و کتاب واست می خوندم ... وقتی کتابت تموم شد خودم دست زدم و دستات رو یکبار به هم زدم... در کمال ناباوری دیدم خودت دوباره تکرار کردی و دستات رو به هم زدی.. بعدش به من نگاه کردی و دوباره با دهنی که تا آخر باز شده بود شروع به دس دسی کردی.... من واسه اولین بار از این حرکتت گریه ام گرفت... واقعا اشکم سرازیز شد و صورت و دستات رو غرق بوسه کردم. نمی دونی چه لذتی داشت اینکه ببینی پسر نازت بعد از یک مدت آموزش یه کار خوشگل و ساده بالاخره خودش بتونه به تنهایی اون کارو انجام بده... تازه بعدشم خودش بخنده و ذوق کنه.

خلاصه بلندت کردم و اومدیم توی هال پیش بابایی و بهش نشون دادیم که شما دست دسی می کنی.. دیگه از اون روز به بعد هر موقع می گفتیم دس دسی , اول دهنتو تا آخر باز می کردی و بعد شروع می کردی به دست زدن....

این روزا دیگه دست دسی ادامه داره اما دیگه منتظر نمی مونی تا ما بگیم ... وقتی که ما خودمون دست بزنیم یا یه اهنگ شاد پخش بشه خودت شروع می کنی به دست زدن.. دیگه هم دهنتو باز نمی کنی.

رقصیدنت هم اینه که تا یه آهنگ پخش می شه ..  حالا چه شاد چه غمگین , از کمر به بالا جلو عقب می ری.. این کارو اولین بار توی پارک که بابا خاله مینا و ایلیا رفته بودیم انجام دادیم. من به جلو و عقب حرکتت دادم و گفتم تاب تاب عباسی... بعد از اون دیگه با جمله تاب تاب عباسی خودت جلو و عقب می رفتی.

عاشق این کاراتم مامانی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)