رادمهررادمهر، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
آرتامهرآرتامهر، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

رادمهر...آرتامهر.....دوفرشته زمینی ما

@photo.Radmehr پیج عکاسی مامان سحر

هفت ماهگیت مبارک عسلم

1392/5/3 20:06
نویسنده : سحر
208 بازدید
اشتراک گذاری

١٦ تیر 1392

پسر گلم سلام

امروز 16 تیر 1392 هستش و شش ماهگیت توی دل من تموم شد و با هم وارد هفت ماهگی شدیم. خیلی زود گذشت پسرم. اصلا فکرشو نمی کردم که این 9 ماه به این سرعت بگذره و به لحظه به دنیا اومدنت نزدیک تر بشم.

دیروز که راجع به این موضوع با بابا وحیدیت صحبت می کردیم ایشون گفتن: که وقتی چشم روی هم بذاریم میبینیم که می خواد ازدواج کنه! ....... واقعا درست می گه عسلم..... باید قدر این لحظه های با شما بودن رو دونست.

امروز داشتم راجع به مواد غذایی که باید توی 8 ماهگی خورده بشه تا نی نی خوشگل بشه می خوندم. یه چیزایی مثل : هلو - انگور - خربزه - کاسنی - گلابی - روغن زیتون - رب انار - رازیانه و بادیان .... که خدارو شکر الان فصل همه اون میوه ها هست. از امروز شروع می کنم به خوردن اینها تا پسر گلم از این چیزی که هست زیباتر هم بشه. اما فدات بشم شما همینجوری هم قشنگی.

راستی این روزا خیلی تحرک داری و انگار که گاهی وقتا توی دلم فوتبال بازی می کنی. عاشق لگد زدنا و قل خوردناتم. امیدوارم وقتی که به دنیا اومدی هم همینطور شاداب و پر تحرک باشی فدات شم.

از این روزا که متوجه شدم شما گوش هات کامل شده  و صدای من رو تشخیص میدی تصمیم گرفتم که هر روز واست شعر بخونم. ظهر ها قبل از خواب واست بوستان یا گلستان یا فروغ یا سهراب می خونم . امیدوارم وقتی دنیا اومدی ببینی که ادبیات چقدر شیرینه و هر روز شعرای زیبایی که خودت گفتی رو واسم بخونی.

قربونت برم واسه اومدنت لحظه شماری می کنم . البته خوب می دونم که دست تنهام و واسه با شما بودن باید سختی های زیادی بکشم ... اما با این حال هیچ چیز ریباتر از بودن شما نیست!!

راستی دیروز با بابات رفتیم و واسه کلاس فلوت من از آموزشگاه سوال کردیم و باید 4 شنبه برم با استاد صحبت کنم.

خیلی دوست دارم عسلم . زود و سالم بیا.......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)